جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ط
معین
طاس کباب
(کَ) (اِمر.) نوعی خوراک و آن کبابی است که در طاس (ظرف مسی) پخته شود و ...
ط
معین
طاس
(اِ.) مهرهای مکعب شکل که بر هر یک از شش طرف آن اعداد از یک تا شش نوشت...
ط
معین
طاری
(اِفا.)۱- آینده.۲- ناگاه در آینده.۳- ناگاه روی داده، عارض.۴- گذرنده غ...
ط
معین
طالع
(لِ) ۱- (اِفا.) طلوع کننده.۲- (اِ.) بخت، اقبال.
ط
معین
طاق نما
(نَ یا نُ) (اِمر.)۱- ایوانی کم عرض که در جلو اطاق سازند.۲- نمای دیوار ...
ط
معین
طالسان
(لِ) (اِ.) نک طیلسان.
ط
معین
طاق باز
(ق مر.) (عا.) ستان بر پشت.
ط
معین
طالح
(لِ) (اِفا.) مرد بدکردار، تبهکار.
ط
معین
طاق
(اِ.)۱- تاک، مو.۲- درختی که شاخه نداشته باشد.
ط
معین
طالبی
(لِ) (اِ.) نوعی خربزة پیش رس و شیرین و لطیف که قسمت خوراکی آن زرد یا ...
‹
1
2
3
4
5
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها