جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ط
معین
طبق بند
(طَ. بَ) (ص مر.) چینی بندزن.
ط
معین
طباق
(طِ) ۱- (مص م.) سنجیدن و موافق کردن دو چیز با هم.۲- (ص.) مطابق، برابر....
ط
معین
طبق
(طَ بَ) (اِ.) ظرفی شبیه سینی اما بزرگ تر از جنس چوب یا فلز که با آن چ...
ط
معین
طباعت
(طِ عَ) (اِمص.)۱- چاپ کردن.۲- شمشیرسازی.
ط
معین
طبعی
(طَ) (ص نسب.) ذاتی، سرشتی.
ط
معین
طباع
(طَ بّ) (ص.)۱- سازنده (هرچه که باشد).۲- شمشیرساز.۳- کوزه گر.۴- تیزهو...
ط
معین
طبعاً
(طَ عَ نْ) (ق.) طبیعتاً، به طبع، بالطبع.
ط
معین
طباطبایی
(طَ طَ) (ص.) ویژگی آن که پدر و مادرش هر دو سید باشند.
ط
معین
طبع کردن
(طَ. کَ دَ) (مص م.) چاپ کردن.
ط
معین
طباخ
(طَ بّ) (ص.) آشپز، خوالیگر.
«
‹
5
6
7
8
9
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها