جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
عبید
(عَ) (اِ.) جِ عبد؛ بندگان.
ع
معین
عبدالله
(عَ بْ دُ لْ لا) ۱- (ص مر.) بندة خدا. ج. عبادالله.۲- (اِمر.) نامی است ...
ع
معین
عایق
(یِ) (اِفا.)۱- باز دارنده، مانع.۲- جسمی که حرارت یا جریان برق را از خ...
ع
معین
عبوس
(عَ) (ص.) بسیار ترشروی، اخمو.
ع
معین
عبد
(عَ بْ) (اِ.)۱- بنده، برده، غلام.۲- بندة خدا. ج. عباد.
ع
معین
عبور و مرور
(عُ رُ مُ) (اِمر.) رفت و آمد، آمد و شد.
ع
معین
عبث
(عَ بَ) ۱- (اِمص.) انجام دادن کاری که فایدة آن نامعلوم باشد.۲- (ص.) کا...
ع
معین
عبور
(عُ) ۱- (مص ل.) گذشتن، رد شدن.۲- (مص م.) گذراندن.
ع
معین
عباسی
(~.) (ص نسب.) واحد پول رایج در زمان شاه عباس بزرگ.
ع
معین
عبودیت
(عُ یَّ) (مص جع.)۱- بندگی کردن، پرستش کردن.۲- طاعت نمودن.
«
‹
11
12
13
14
15
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها