جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
عتاب
(عِ) (مص م.)۱- خشم گرفتن.۲- سرزنش کردن.
ع
معین
عبر
(~.) (مص م.) تعبیر کردن خواب و مآل کار.
ع
معین
عایله
(یِ لِ) (اِ.) زن و فرزند، خانواده.
ع
معین
عبیر
(عَ) (اِ.) مادهای خوشبو مرکب از مشک و کافور.
ع
معین
عبده
(عَ بَ دِ) (ص.) جِ عابد؛ پرستندگان.
ع
معین
عایل
(یِ) (ص.) نیازمند، تهی - دست.
ع
معین
عبید
(عَ) (اِ.) جِ عبد؛ بندگان.
ع
معین
عبدالله
(عَ بْ دُ لْ لا) ۱- (ص مر.) بندة خدا. ج. عبادالله.۲- (اِمر.) نامی است ...
ع
معین
عایق
(یِ) (اِفا.)۱- باز دارنده، مانع.۲- جسمی که حرارت یا جریان برق را از خ...
ع
معین
عبوس
(عَ) (ص.) بسیار ترشروی، اخمو.
«
‹
11
12
13
14
15
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها