جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
عثرت
(عَ رَ) (اِمص.) لغزش، خطا.
ع
معین
عدل
(عَ) (ق.) درست، دقیقاً، راست.
ع
معین
عجمی
(عَ جَ) (ص نسب.) منسوب به عجم.
ع
معین
عثرات
(عَ ثَ) (اِمص.) ج. عثرت.
ع
معین
عدیم
(عَ) (ص.) نیست شده، نابود.
ع
معین
عدیل
(عَ) (ص.) نظیر، مانند.
ع
معین
عر و تیز کردن
(عَ رُّ. زú کَ دَ) (مص ل.) (عا.) عربده کشیدن، سر و صدا راه انداختن.
ع
معین
عدیده
(عَ دِ) (ص.)۱- شمرده شده.۲- بسیار، فراوان.
ع
معین
عر زدن
(عَ. زَ دَ) (مص ل.) (عا.) فریاد کشیدن.
ع
معین
عدید
(عَ) ۱- (اِ.)شمار، شماره.۲- (ص.) شمرده شده.
«
‹
17
18
19
20
21
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها