جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
عاتر
(تِ) (ص فا.)شخص دارای خانواده.
ع
معین
عابر
(بِ) (اِفا.) راهگذر، گذرنده. ج. عابرین.
ع
معین
عابد
(بِ) (اِفا.) پرستنده، عبادت کننده.
ع
معین
عاصم
(ص) (اِفا.)۱- نگاهدارنده، حفظ کننده.۲- بازدارنده، بازدارنده از لغزش و...
ع
معین
عارفه
(رِ فِ یا فَ) (اِفا.)۱- مؤنث عارف، زن صوفی.۲- (اِمص.) مهربانی، نیکوی...
ع
معین
عادل
(دِ) (اِفا.) دادگر، داد دهنده. ج. عدول.
ع
معین
عاصف
(ص) ۱- (ص.) مایل، خمیده.۲- تند، شدید.۳- (اِ.) باد سخت و تند. ج. عواصف....
ع
معین
عارفت
(رِ فَ) (اِمص.) نیکویی.
ع
معین
عادتاً
(دَ تَ نْ) (ق.) از روی عادت، بنابر عادت.
ع
معین
عاصر
(ص) (اِفا.) فشار دهنده، فشارنده.
‹
1
2
3
4
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها