جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
علایم
(عَ یِ) (اِ.) جِ علامت ؛ نشانهها.
ع
معین
علایق
(عَ یِ) جِ علاقه ؛ دلبستگیها.
ع
معین
علاوه کردن
(~. کَ دَ) (مص م.) اضافه کردن، افزودن.
ع
معین
علاوه
(عِ یا عَ وِ) (اِ.) سرباری، مازاد، اضافه.
ع
معین
علانیه
(عَ یِ) ۱- (مص ل.) ظاهر شدن، آشکار گشتن.۲- (اِ.) آشکار، ظاهر.
ع
معین
علان
(عَ لّ) (ص.) نادان، احمق.
ع
معین
علامه
(عَ لّ مِ) (ص.) دانشمند، بسیار دانا.
ع
معین
علامت کش
(~. کَ) (ص فا.)۱ - علم - دار، کسی که پرچم را حمل میکند.۲- کسی که در...
ع
معین
علی اللهی
(~.) (اِ.) فرقهای که خدا را با نام علی خواند.
ع
معین
علو
(عُ لُ وّ) ۱- (مص ل.) بالا رفتن.۲- بلند قدر شدن، مرتبه یافتن.۳- (اِمص...
«
‹
44
45
46
47
48
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها