جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
عاریتی
(~.) (ص نسب.) ناپایدار.
ع
معین
عادی
(اِفا.)۱- متجاوز، ستمگر.۲- دشمن. ج. عدات.
ع
معین
عاصی
(اِفا.)۱- سرکش، نافرمان.۲- گناهکار.
ع
معین
عاریت
(یَ) (اِ.) آن چه که داده یا گرفته شود به شرط بازگرداندن.
ع
معین
عادله
(دِ لِ یا لَ) (اِفا.) مؤنث عادل. ؛حکومت ~ حکومتی که اساس آن بر عدل ...
ع
معین
عاصمه
(ص مَ یا مِ) (اِفا.)۱- مؤنث عاصم.۲- پایتخت کشور، قاعدة مملکت.
ع
معین
عاری
(ص.)۱- برهنه، لخت.۲- فاقد.
ع
معین
عادلانه
(دِ نِ) (ق.) از روی عدل و انصاف.
ع
معین
عاصم
(ص) (اِفا.)۱- نگاهدارنده، حفظ کننده.۲- بازدارنده، بازدارنده از لغزش و...
ع
معین
عارفه
(رِ فِ یا فَ) (اِفا.)۱- مؤنث عارف، زن صوفی.۲- (اِمص.) مهربانی، نیکوی...
«
‹
3
4
5
6
7
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها