جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ل
معین
لارو
(اِ.) موجود نابالغ برخی از جانوران (مانند حشرات) که از تخم بیرون میآی...
ل
معین
لاش
(اِ.) = لش. لاشه: مردار، جیفه.
ل
معین
لارنژیت
(رَ) (اِ.) ورم و التهاب حنجره.
ل
معین
لاسیما
(س یَّ) (ق.) به ویژه، به خصوص.
ل
معین
لاذع
(ذِ) ۱- (ص فا.) سوزان، سوزنده.۲- (اِ.) دردی است که صاحب آن میپندارد ک...
ل
معین
لاسکوی
(سَ کَ) (اِ.) پرنده ایست کوچک و خوش آواز.
ل
معین
لاذب
(ذِ) (اِفا.) چسبنده.
ل
معین
لاسع
(س) (اِفا.) گزنده، نیش زننده.
ل
معین
لاده
(دِ) (ص.) بی عقل، احمق.
ل
معین
لاستیک
(اِ.) مادة چرم مانند که از شیرة بعضی گیاهان گرفته میشود و پس از یک ر...
«
‹
3
4
5
6
7
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها