جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ل
معین
لور
(اِ.) شوخی، بی حیایی.
ل
معین
لوش
(اِ.) لجن، گل سیاه.
ل
معین
لودگی
(لُ دَ یا دِ) (حامص.) مسخرگی.
ل
معین
لوسیدن
(دَ) (مص ل.) چاپلوسی کردن.
ل
معین
لوده
(~.) (عا.) خوش طبع، بذله گوی.
ل
معین
لوستر
(اِ.)۱- حباب شیشهای، چینی یا فلزی چراغ مخصوصاً نوعی که از سقف آویزان...
ل
معین
لودر
(لُ دِ) (اِ.) ماشینی دارای بیل بزرگ و گود برای برداشتن موادی مثل برف ...
ل
معین
لوسانه
(نِ) (اِ.)۱- چاپلوسی.۲- وسیلة فریب.
ل
معین
لوخ
(اِ.) نوعی نی که در آب میروید.
ل
معین
لوس
(اِ.) = لس: چاشنی، مزه.
«
‹
55
56
57
58
59
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها