جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ل
معین
لکه کردن
(لُ کَ یا کِ. کَ دَ) (مص م.) (عا.) جمع کردن، توده کردن.
ل
معین
لیتر
(اِ.) واحدی برای اندازه گیری آب برابر با یک کیلوگرم.
ل
معین
لگن
(لَ گَ) (اِ.) ظرف بزرگ لبه دار.
ل
معین
لکه دار شدن
(~. شُ دَ) (مص ل.) بی آبرو شدن.
ل
معین
لین
(لَ یِّ) (ص.) نرم، روان.
ل
معین
لیل السرا
(لَ لُ سَّ) (اِمر.) شب آخر ماه قمری که ماه در محاق است و دیده نمیشود...
ل
معین
لیس
(اِ.) قسمی بازی و قمار با پول.
ل
معین
لیمیا
(اِ.) علم طلسمات، یکی از علوم خفیه.
ل
معین
لیل
(لَ) (اِ.) شب. ج. لیالی.
ل
معین
لیزیدن
(دَ) (مص م.) لیز خوردن، سر خوردن.
«
‹
68
69
70
71
72
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها