جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
م
معین
ماهی تابه
(بِ) (اِمر.) ظرف فلزی پهن که در آن ماهی یا چیز دیگر سرخ میکنند، ماهی ...
م
معین
ماه نخشب
(~ نَ شَ) (اِمر.) ماهی که مقنع قرن دوم ه. ق. تا مدت چهار ماه هر شب از ...
م
معین
ماهی
(اِ.) جانوری است آبزی و خونسرد با بدن پوشیده از فلس و چشمان مسطح که ان...
م
معین
ماه طلعت
(طَ عَ) (ص مر.) ماه چهر.
م
معین
ماهچه
(چِ) (اِ.) سر علم به شکل هلال که آن را از طلا یا نقره میساختند.
م
معین
ماه روزه
(زِ) (اِمر.) حساب سال و ماه و روز، تاریخ.
م
معین
ماهپاره
(رِ) (ص مر.) زیبا.
م
معین
ماه
(اِ.)۱- قمر زمین، سیارة کوچکی که به دور خود و دور زمین میگردد و از خو...
م
معین
ماهور
(اِ.) از دستگاههای موسیقی.
م
معین
مانیکور
(اِ.) لاک ناخن، مرتب کردن ناخن.
«
‹
22
23
24
25
26
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها