جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
م
معین
مبتلا
(مُ تَ) (اِ مف.) گرفتار، در بلا افتاده.
م
معین
مبالغه
(مُ لِ غَ یا غ) (مص ل.)۱- بسیار کوشیدن.۲- زیاده روی کردن.
م
معین
مبتسم
(مُ تَ س) (اِفا.) تبسم کننده.
م
معین
مبالغت
(مُ لِ غَ) (مص ل.) نک مبالغه.
م
معین
مبتز
(مُ تَ) (اِمف.) سلب شده به قهر، ربوده.
م
معین
مبالغ
(مَ لِ) (اِ.) جِ مبلغ.۱- مقدارها.۲- وجوه، پولها.
م
معین
مبذول داشتن
(~. تَ) (مص م.)۱- بخشیدن.۲- به عمل آوردن.
م
معین
مبتر
(مُ بَ تَّ) (ص.)۱- دم بریده، ناقص.۲- بی فرزند.
م
معین
مبالات
(مُ) (مص ل.) اندیشه و تفکر در کار.
م
معین
مبذول
(مَ) (اِمف.)۱- خرج شده، مصرف شده.۲- بذل شده، بخشیده شده.
«
‹
32
33
34
35
36
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها