جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
م
معین
مؤلم
(مُ لِ) (اِفا.) دردآورنده، دردناک.
م
معین
ماجرا
(جَ) (اِ.) سرگذشت.
م
معین
مابون
(ص.) هیز، مخنث.
م
معین
مؤلف
(مُ ءَ لِّ) (ص فا.)۱- گردآورنده، فراهم آورنده.۲- نویسندة کتاب.
م
معین
ماجد
(جِ) (ص.)۱- گرامی، بزرگوار.۲- خوشخو، بخشنده.
م
معین
مابه التفاوت
(بِ هُ تَّ وُ) (اِ.) آن چه که موجب کمی یا افزونی چیزی از چیز دیگر اس...
م
معین
مؤسسه
(مُ ءَ سِّ سَ یا س) (اِ.) بنگاه، سازمان، اداره.
م
معین
ماج
(اِ.) ماه، قمر، مج.
م
معین
مابقی
(بَ) (اِ.) بقیه، باقی مانده.
م
معین
مؤسس
(مُ ءَ سِّ) (ص.) بنیانگذار.
«
‹
3
4
5
6
7
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها