جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نوشه
(شَ یا شِ) (ص.)۱- انوشه، جاوید، پایدار.۲- خوشحال، شادمان.۳- خوشبخت، سع...
معین
ن
نوشنجه
(شَ جِ) (ص.) گوارا، نوشین.
معین
ن
نوشدارو
(اِمر.) پادزهر، داروی شفابخش.
معین
ن
نوشته
(نِ وِ تِ)۱- (اِمف.) تحریر شده.۲- (اِ.) نامه، مراسله.۳- رسید، سند.
معین
ن
نوشتن
(نَ یا نِ وِ تَ) (مص م.)۱- تحریر کردن.۲- درنوردیدن، پیچیدن.
معین
ن
نول
(اِ.)۱- گرداگرد دهان.۲- منقار مرغ.۳- بینی.۴- لوله و گردن صراحی.
معین
ن
نوشتار
(~.) (اِ.) آن چه نوشته شود، نوشته.
معین
ن
نوفیدن
(دَ) (مص ل.)۱- پژواک، بازگشتن صدا.۲- فریاد کردن، بانگ کردن.
معین
ن
نوشت افزار
(~. اَ) (اِمر.) لوازم نوشتن از کاغذ و قلم و مداد و غیره، لوازم التحریر...
معین
ن
نوفه
(فِ) (اِ.) شور و غوغا، بانگ و فریاد.
«
‹
115
116
117
118
119
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها