جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نوشتار
(~.) (اِ.) آن چه نوشته شود، نوشته.
معین
ن
نوفیدن
(دَ) (مص ل.)۱- پژواک، بازگشتن صدا.۲- فریاد کردن، بانگ کردن.
معین
ن
نوشت افزار
(~. اَ) (اِمر.) لوازم نوشتن از کاغذ و قلم و مداد و غیره، لوازم التحریر...
معین
ن
نوفه
(فِ) (اِ.) شور و غوغا، بانگ و فریاد.
معین
ن
نوشت
(نِ وِ) (اِمص.) عمل نوشتن، نوردیدن، پیچیدن.
معین
ن
نوف
(اِ.) پژواک، صدایی که از کوه برمی گردد.
معین
ن
نوشانیدن
(دَ) (مص م.) آشامیدن.
معین
ن
نکاب
(نِ) = نکاب. نکاف: (اِ.) دستکش پوستی که میرشکاران بر دست کنند تا بتوان...
معین
ن
نپتون
(نِ) (اِ.) هشتمین سیاره از منظومة شمسی است. حجم آن ۵۷ برابر زمین میب...
معین
ن
نوچ
(ص.) (عا.)۱- چسبناک، چسبناکی ناشی از شیرینی.۲- کاج.
«
‹
116
117
118
119
120
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها