جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نوم
(نَ) (اِ.) خواب.
معین
ن
نچ نچ کردن
(نُ نُ. کَ ردَ) (مص ل.)۱- تأسف خوردن بر هر کاری.۲- خرده گیری کردن.
معین
ن
نوک
(اِ.)۱- سر هر چیزی.۲- منقار مرغ.
معین
ن
نگهبان
(نِ گَ) (اِ.) نک. نگاهبان.
معین
ن
نگاشتن
(نِ تَ) (مص م.)۱- نقش و نگار کردن.۲- نوشتن.
معین
ن
نکهت
(نَ یا نُ هَ) (اِ.)۱- بوی خوش.۲- بوی دهان.
معین
ن
نکاف
(نُ) (اِ.)۱- آماس بناگوش.۲- آماسی است در بن زنخ شتر.۳- بیماری ای است...
معین
ن
نگه
(نِ گَ) (اِ.) مخفف نگاه.
معین
ن
نگارین
(نِ) (ص نسب.)۱- هرچیز رنگ آمیزی شده و آرایش شده.۲- محبوب، معشوق.
معین
ن
نکس
(نَ) (مص م.)۱- سرنگون کردن.۲- (مص ل.) سر خود را از شرم به زیر افکندن....
«
‹
121
122
123
124
125
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها