جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نیم بسمل
(بِ مِ) (ص مر.) نیم کشته، حیوانی که هنو ز جان داشته باشد.
معین
ن
نیش غولی
(ص نسب.)۱- منسبوب به نیش (ناب) غول.۲- خرافی، خرافاتی. ؛ایراد ~ایراد ن...
معین
ن
نیروگاه
(اِ.) مجموعهای برای تولید انرژی.
معین
ن
نیم پول
(اِمر.) واحد وجه و مسکوکی در ایران (عهد قاجاریه) و آن نصف یک پول و دو ...
معین
ن
نیم آستین
(اِمر.) نوعی قبا که آستینهای آن تا آرنج میرسد و آن را از پارچههای ز...
معین
ن
نیش زدن
(زَ دَ) (مص ل.)۱- گزیدن.۲- کنایه از: زخم زبان زدن، طعنه زدن.
معین
ن
نیرومند
(مَ) (ص.) دارای زور و قدرت.
معین
ن
نیم وجبی
(وَ جَ)(ص نسب.)۱ - (عا.) بسیار کوتاه، کوتاه قد.۲- آن چه که طول و ارتفا...
معین
ن
نیم
(اِ.) نصف، یک دوُم از چیزی.
معین
ن
نیش دار
(ص فا.)۱- آن که نیش دارد.۲- دارای نوک تیز.۳- اهانت آمیز.
«
‹
131
132
133
134
135
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها