جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نازک طبعی
(زُ. طَ) (حامص.)۱- حساسیت، زودرنجی.۲- طبع شاعرانه و لطیف داشتن.
معین
ن
نازبالش
(لِ) (اِمر.) بالش، بالش نرم.
معین
ن
ناسخته
(سَ تِ) (ص مف.) ناسنجیده، وزن نشده.
معین
ن
نازک دوزی
(~.) (حامص.) دوختن لباس -های تابستانی و نازک. مق ضخیم دوزی.
معین
ن
نازان
۱ - (ص فا.) ناز کننده.۲- (ق.) نازکنان، در حال ناز کردن.
معین
ن
ناسخ
(س) (اِفا.)۱- کسی که از روی کتاب یا نوشتهای نسخه برداری میکند.۲- ب...
معین
ن
نازک دل
(~. دِ) (ص مر.) زودرنج، حساس، رقیق القلب.
معین
ن
نازا
(ص فا.) سترون، عقیم، مادة هر حیوانی که آبستن نشود.
معین
ن
ناسالم
(لِ) (ص.)۱- دارای عیب.۲- بیمار.۳- مخالف بهداشت.
معین
ن
نازک خیال
(~.) (ص مر.)۱- آن که دارای تخیلی لطیف و دقیق است، نازک اندیش.۲- عارف....
«
‹
12
13
14
15
16
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها