جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نامراد
(مُ) (ص.) ناکام، محروم.
معین
ن
نام و ننگ
(مُ نَ) (اِمر.) آبرو، حیثیت.
معین
ن
ناقور
(اِ.) صور، بوق، شیپور.
معین
ن
نافرهخته
(فَ هِ تِ) (ص مف.) بی ادب، بی تربیت، بدخو.
معین
ن
نامرئی
(مَ) (ص.) نادیدنی.
معین
ن
نام برده
(بُ دِ) (ص مف.) ذکر شده، مذکور.
معین
ن
ناقه
(قِ) (اِفا.) آن که از بیماری بیرون آمده و هنوز کاملاً تندرست نشده، از...
معین
ن
نافرمانی
(فَ) (حامص.)۱- سرکشی، طغیان.۲- معصیت، گناه.
معین
ن
نامدار
(ص.) معروف، مشهور.
معین
ن
نام بردار
(بُ) (ص.) مشهور، نیک نام.
«
‹
19
20
21
22
23
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها