جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نافرمانی
(فَ) (حامص.)۱- سرکشی، طغیان.۲- معصیت، گناه.
معین
ن
ناموزون
(مُ) (ص.) ناساز، ناموافق.
معین
ن
نامور
(وَ) (ص.) معروف، دارای نام نیک.
معین
ن
نامه سیاه
(~.) (ص مر.) بدکردار، گناه کار.
معین
ن
نامه سفید
(~. س) (ص مر.) نیک کردار.
معین
ن
نامه رسان
(~. رِ) (ص فا.) نامه بر، نامه آور.
معین
ن
نان بر
(بُ) (ص فا.) (عا.) کسی که باعث قطع شدن درآمد دیگران میشود.
معین
ن
نامه
(مِ یا مَ) (اِ.)۱- نوشته، مکتوب.۲- کتاب، صحیفه.
معین
ن
نان بده
(ب د) (ص فا.) (عا.) روزی رسان، سخاوتمند.
معین
ن
نان آور
(وَ) (ص فا.) سرپرست خانواده.
«
‹
24
25
26
27
28
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها