جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نزا
(نَ) (ص فا.) (عا.) عقیم، نازا.
معین
ن
نرمی نمودن
(~. نُ دَ) (مص م.)۱- خوش رفتاری کردن.۲- بردباری نمودن.
معین
ن
نرخ
(نِ) (اِ.) قیمت، بها.
معین
ن
نزل
(نُ) (اِ.)۱- غذایی که برای مهمان بیاورند.۲- بخشش، احسان.
معین
ن
نرینه
(نَ نِ) (ص. اِ.) از جنس نر.
معین
ن
نرمی
(نَ) (حامص.) ملایمت، بردباری.
معین
ن
نرجل
(نَ جُ) (اِ.) نوعی جامة ابریشمی که در حبشه بافند.
معین
ن
نسر
(نَ سَ) (اِ.)۱- خانة پشت به آفتاب، قسمت جنوبی حیاط.۲- خانه مانندی که د...
معین
ن
نسبت کردن
(~. کَ دَ) (مص م.)۱- نسبت دادن، منسوب کردن.۲- مخصوص کردن، ویژه گردانی...
معین
ن
نزیه
(نَ) (ص.) ۱- پاک و پاکیزه.۲- خوش و خرم، باصفا. ۳- پاکدامن.
«
‹
57
58
59
60
61
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها