جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نقیع
(نَ) (اِ.)۱- چاه بسیار آب.۲- آب ایستاده.۳- آب سرد و گوارا.۴- آب میوة ...
معین
ن
نقل علی
(نَ. عَ) (اِ.) (عا.)۱- روستایی چشم و گوش بسته و جاهل به آداب و رسوم شه...
معین
ن
نقش
(نَ) ۱- (مص م.) شکل کسی یا چیزی را کشیدن.۲- (اِ.) صورت، شکل، تصویر.۳- ...
معین
ن
نقاهت
(نَ هَ) (مص ل.) دورة ضعف بعد از بیماری.
معین
ن
نقیضه
(نَ ض) (اِ.) مؤنث نقیض. ج. نقائض.
معین
ن
نقل
(نَ) ۱- (مص م.) جابه جا کردن.۲- بیان کردن سخن و مطلبی.۳- قصه گفتن.۴- (...
معین
ن
نقره داغ
(~.) (اِمر.) (عا.) جریمه و تاوان سخت (پولی) که فراموش نشود.
معین
ن
نقیض
(نَ) (ص.) ضد، مخالف.
معین
ن
نقطه گذاری
(~. گُ) (حامص.)۱- نقطه گذاشتن، اعجام.۲- جدا کردن جملهها و عبارتها ...
معین
ن
نقره
(نُ رِ) (اِ.) فلزی است سفید رنگ و چکش خور که از معدن به دست میآید.
«
‹
88
89
90
91
92
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها