جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نقم
(نَ قَ) ۱- (مص م.) عیب کردن، ناپسند داشتن.۲- کینه کشیدن از کسی.۳- (اِم...
معین
ن
نقش بستن
(~. بَ تَ) (مص ل.) شکل گرفتن، متصور شدن.
معین
ن
نقایص
(نَ یِ) (اِ.) جِ نقیصه ؛ کاستیها، عیبها.
معین
ن
نلک
(نِ یا نَ) (اِ.) آلوچة کوهی، زعرور، آلوچه سگک.
معین
ن
نقلیه
(نَ یُِ) (ص.) از عربی. آنچه مربوط به حَمل و نقل باشد.
معین
ن
نقش بر آب شدن
(~. ~. شُ دَ) (مص ل.) بی اثر شدن، بیهوده شدن.
معین
ن
نقاوه
(نُ وَ یا وِ) (اِ.) برگزیده، منتخب.
معین
ن
نلم
(نَ) (ص.) خوب، زیبا.
معین
ن
نقلی
(نُ) ۱- (ص نسب.) منسوب به نقل.۲- (عا.) کوچک و جالب و ظریف.
معین
ن
نقش بر آب
(~. بَ) (ص مر.) هر کار بیهوده و بی حاصل.
«
‹
90
91
92
93
94
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها