جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نقر
(نَ) (مص م.)۱- کوبیدن.۲- کنده - کاری کردن روی سنگ و چوب.
معین
ن
نقیر
(نَ) ۱- (اِ.) اصل و حسب.۲- شیار روی هستة خرما.۳- (ص.) حقیر، اندک.
معین
ن
نقط
(نُ قَ) (اِ.) جِ نقطه.
معین
ن
نقدینه
(نَ نِ) (اِ.) پول نقد.
معین
ن
نمک سود
(~.) (ص مف.) گوشت یا هر چیز دیگر که آن را در نمک خوابانده باشند.
معین
ن
نمط
(~.) (اِ.) نوعی فرش.
معین
ن
نمایشنامه
(نَ یِ مِ) (اِمر.) نوشتهای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود؛ ...
معین
ن
نماد
(نَ) (اِ.)۱- نماینده، سَمبُل.۲- مظهر، نشانه.۳- علامت.
معین
ن
نمک زار
(نَ مَ) (اِمر.)۱- جایی که در آن نمک بسیار است، شوره زار.۲- معدن نمک.
معین
ن
نمشک
(نَ مَ یا نِ مِ) (اِ.) سرشیر، مسکه.
«
‹
92
93
94
95
96
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها