جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
و
ویر گرفتن
(گِ رِ تَ) (مص ل.) (عا.) هوس شدید به چیزی کردن.
معین
و
وی
(وَ یا وِ) ضمیر منفصل سوم شخص مفرد: اوی، او.
معین
و
ویوگ
(وَ) (اِ.) = بیو. بیوگ. ویو: عروس.
معین
و
ویغ
(اِ.) (عا.) تابع «جیغ» جیغ و ویغ: سر و صدا، داد و فریاد (در هنگامی که ...
معین
و
ویر
(اِ.) (عا.) میل و هوس شدید به چیزی.
معین
و
وکیوم
(وَ یُ) (ص.) بی هوا، خلاء.
معین
و
ویولون سل
(~. س) (اِ.) از سازهای آرشهای که به شکل ویولون ولی از آن بزرگتر است ...
معین
و
ویسکی
(اِ.) نوعی مشروب الکلی.
معین
و
ویدیو کلوپ
(~. کُ) (اِمر.) محلی برای کرایه دادن فیلمهای ویدیویی.
معین
و
وکیل در
(~ دَ) (اِمر.) کسی که واسطة میان امرا و سلاطین بوده و تقاضای مردم را ...
«
‹
70
71
72
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها