جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
و
ویرا
(ص.) یادگیرنده، آموزنده، کسی که حافظة خوب دارد.
معین
و
وی ستود
(سُ) = وی ستو. بی ستود. بی ستو: (ص.) منکر، کافر.
معین
و
ویژه
(ژِ) ۱- (ص.) خاص.۲- خالص، برگزیده.۳- (ق.) مخصوصاً، خصوصاً.
معین
و
ویفر
(وِ فِ) (اِ.) نوعی بیسکویت سبک و ترد.
معین
و
ویر گرفتن
(گِ رِ تَ) (مص ل.) (عا.) هوس شدید به چیزی کردن.
معین
و
وی
(وَ یا وِ) ضمیر منفصل سوم شخص مفرد: اوی، او.
معین
و
ویوگ
(وَ) (اِ.) = بیو. بیوگ. ویو: عروس.
معین
و
ویغ
(اِ.) (عا.) تابع «جیغ» جیغ و ویغ: سر و صدا، داد و فریاد (در هنگامی که ...
معین
و
ویر
(اِ.) (عا.) میل و هوس شدید به چیزی.
معین
و
وکیوم
(وَ یُ) (ص.) بی هوا، خلاء.
«
‹
70
71
72
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها