جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پیشاوند
(وَ) (اِمر.) کلمهای که در اول کلمات دیگر درآید معنی آن را تغییر دهد م...
پ
معین
پیش پرداخت
(پَ) (اِمر.) پولی که پیش از موعد مقرر به کارگران و حقوق بگیران پرداخت ...
پ
معین
پیش دادن
(دَ) (مص م.)۱- دادن از پیش، دادن از قبل.۲- درس را به معلم پس دادن.۳- ض...
پ
معین
پیل مرغ
(مُ) (اِمر.) بوقلمون.
پ
معین
پیغاره
(پِ رِ) (اِ.) سرزنش، ملامت.
پ
معین
پیشواز
(اِمر.) = پیشباز: استقبال.
پ
معین
پیشاهنگ
(هَ) (ص مر.) پیشرو. طلایه دار.
پ
معین
پیش پا افتاده
(ش ِ اُ دِ)(ص مف.)بی قدر، ناچیز.
پ
معین
پیش خور
(خُ) (اِمص.) گرفتن و مصرف کردن پول کالایی که تحویل داده نشده یا کاری ک...
پ
معین
پیل عماری
(لِ عِ) (اِمر.)۱- پیلی که با آن کجاوه را حمل کنند، ۲- کنایه از: رام و ...
«
‹
134
135
136
137
138
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها