جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پاسگاه
(اِمر.)۱- جای نگهبانی.۲- محل استقرار نیروهای انتظامی.
پ
معین
پام
( اِ.)۱- رنگ، لون.۲- شبیه، نظیر.
پ
معین
پالس
(اِ.)۱- تکان.۲- ضربان.۳- نبض. ؛ ~ تلفن مدت زمان معینی برای مکالمات...
پ
معین
پالان ساییده
(دِ) (ص مر.) (عا.) کهنه کار، باتجربه، رند.
پ
معین
پاشیدن
(دَ)۱- (مص م.) ریختن، پراکنده کردن.۲- (مص ل.) متلاشی شدن.
پ
معین
پاسک
(سَ یا سُ) (اِ.) خمیازه، دهان دره.
پ
معین
پالیک
(اِمر.)= بالیک: پای افزاری از چرم گاو که رشتهها در آن بسته اند؛ پای ا...
پ
معین
پالتویی
(~.) (ص نسب.)۱- مربوط به پالتو.۲- قطع کتاب در اندازة ۲۰*۱۰ سانتی متر....
پ
معین
پالان دوز
(ص فا.) آن که پالان میدوزد، پالان گر.
پ
معین
پاشیب
(اِمر.) نردبان زینه پایه.
«
‹
19
20
21
22
23
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها