جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پالاهنگ
(هَ) (اِمر.) نک پالهنگ.
پ
معین
پاغر
(غَ) (اِ.) ستونی که سقف خانه روی آن قرار گیرد.
پ
معین
پاسیدن
(دَ) (مص م.)۱- نگهبانی کردن، پاس داشتن.۲- مواظبت کردن. ۳- لمس کردن، پس...
پ
معین
پاپیروس
(اِ.) = پاپروس: گیاهی که در سواحل نیل میروید و در قدیم از آن ورقهای ...
پ
معین
پانکراس
(کِ) ( اِ.) لوزالمعده.
پ
معین
پامس
(مَ) (ص مر.) گرفتار، درمانده.
پ
معین
پاپیتال
( اِ.) نک عشقه.
پ
معین
پانک
(اِ.) جنبش ضد ارزش جوانان در غرب که با سر و وضع نامناسب و غیر - معمو...
پ
معین
پاپژ
(پَ) (اِ.)۱- زمین پست و بلند و ناهموار.۲- گل کهنه و نرم.
پ
معین
پانچ
۱- (اِ.) دستگاه یا وسیلهای که کاغذها را با آن سوراخ و باطل کنند، منگن...
«
‹
21
22
23
24
25
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها