جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پایان نامه
(مِ) (اِمر.) رسالهای که در پایان دورة تحصیلی مینویسند؛ تز.
پ
معین
پای باف
(اِفا.) = پای بافنده: جولاهه، بافنده.
پ
معین
پاکشیدن
(کِ دَ) (مص ل.) ترک کردن، دوری کردن.
پ
معین
پاژخ
(ژَ) ( اِ.) مالش و آزار.
پ
معین
پایان
( اِ.)۱- آخر هر چیز.۲- نهایت، انتها.
پ
معین
پای بازی
(حامص.) رقص، پایکوبی.
پ
معین
پاکت
(کَ) (اِ.) ورقة کاغذی تا شده که نامه و غیره را در آن گذارند و در آن ر...
پ
معین
پاچین
(اِمر.)۱ - بخش پایینی دیوار.۲- دامن زنانه چین دار.
پ
معین
پایمال شدن
(شُ دَ) (مص ل.) ۱ لگدکوب شدن.۲- هدر رفتن، باطل گردیدن.
پ
معین
پایار
(اِمر.) سال گذشته.
«
‹
29
30
31
32
33
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها