جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پدیسار
(پَ) (اِ.) از سر گرفتن.
پ
معین
پداگوژی
(پِ گُ) (اِ.) علم آموزش و پرورش.
پ
معین
پخسیده
(پَ دِ) (ص مف.) پژمرده.
پ
معین
پتیاره
(پَ رِ) ۱- ( اِ.) دیو.۲- آفت، بلا، آسیب.۳- (ص.) زشت، نازیبا.۴- بدخوی م...
پ
معین
پت و پهن
(پَ تُ پَ) (ص.)۱- پهن، عریض.۲- دارای اندام بزرگ و نامناسب.
پ
معین
پدیده
(پَ دِ) (اِ.)۱- آن چه مشاهده یا به وسیلة حواس ادارک میشود. ۲- چیز تاز...
پ
معین
پدال
(پِ) (اِ.) ابزاری در ماشینها و دستگاههای دیگر که زیر پا قرار دارد، ...
پ
معین
پخسیدن
(پَ دَ) (مص ل.) پژمردن. نک بخسیدن.
پ
معین
پتی
(پَ) (ص.) (عا.)۱- خالی، ساده.۲- برهنه، لخت.۳- آشکار.
پ
معین
پت
(~.) (اِ.)۱- پشم نرمی که از بن موی بز روید و آن را به شانه برآورند و ا...
«
‹
35
36
37
38
39
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها