جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پراندن
(پَ دَ) (مص م.)۱- پرواز دادن.۲- پرتاب کردن، افکندن.
پ
معین
پر دادن
(پَ. دَ) (مص ل.)۱- به کسی قوتِ قلب دادن.۲- به کسی موقعیت رشد دادن.
پ
معین
پذرفتار
(پَ رُ) (ص فا.)۱- ضامن، کفیل.۲- فرمانبردار.
پ
معین
پرانداختن
(پَ. اَ تَ) (مص ل.) کنایه از: نشاط کردن.
پ
معین
پر بودن
(پُ. دَ) (ص.)۱- ارزشمند بودن.۲- (عا.) عالم، بامعلومات.
پ
معین
پذرفت
(پِ رُ) (مص مر. اِ.) تعهد، وعد، ضمان.
پ
معین
پرانتز
(پَ تِ) (اِ.) نشانهای است قوسی شکل () که برای نوشتن جملة معترضه و ما...
پ
معین
پر
(~.) (اِ.) = پرتو: شعاع، پرتو.
پ
معین
پرالک
(پَ لَ)۱- (اِ.) فولاد جوهردار.۲- تیغ و شمشیر جوهردار.
پ
معین
پذیره نویسی
(~. نِ) (حامص.) نوشتهای برای تعهد انجام کاری.
«
‹
44
45
46
47
48
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها