جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پرویزن
(پَ زَ) (اِ.)=پروزن:۱- غربال.۲- الک.۳- هر آلت مشبک و سوراخ سوراخ.
پ
معین
پروزن
(پَ وَ) (اِ.) = پرویزن: هر چیز پر سوراخ و شبکه دار، آردبیز، غربال.
پ
معین
پریز
(پَ) (اِ.) فریاد، نعره.
پ
معین
پرگوک
(پَ) (اِ.) عمارت عالی.
پ
معین
پرک
(~.) (اِ.) ستارة سهیل.
پ
معین
پرویز
(پَ) (اِ. ص.) پیروز، فاتح.
پ
معین
پروز
(~.) (اِ.) = فریز. فرزد. فروزد: نوعی از سبزه در غایت سبزی و طراوت، مرغ...
پ
معین
پریروز
(پَ) (ق مر.) یک روز پیش از دیروز، روز قبل از دی، پریر.
پ
معین
پرگنه
(پَ گَ نَ یا نِ) (اِ.) زمینی را گویند که از آن مال و خراج بستانند.
پ
معین
پرژک
(پَ ژَ) (مص ل.) گریستن، گریه کردن.
«
‹
64
65
66
67
68
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها