جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
پ
معین
پرپر
(پَ پَ) (اِمر.)۱- صدا یا حالت پر زدن پرنده.۲- (عا.) کنایه از: جان دادن...
پ
معین
پروفرم
(رُ فُ) (اِ.) ~برگ پیش فروشی که در آن قیمت کالا و هزینة حمل قید شود و...
پ
معین
پریشان
(پَ) (ص فا.)۱- ژولیده، آشفته.۲- پراکنده.۳- سرگردان، سرگشته.
پ
معین
پری خوان
(~. خا) (ص فا.) نک پری افسا.
پ
معین
پرکاوش
(پَ وِ) (اِ.) پیرایش درخت، بریدن شاخههای زیادی درخت.
پ
معین
پرپایه
(پُ یِ) (اِمر.) هزارپا.
پ
معین
پروش
(پَ رُ) (اِ.) آبلة ریز یا جوشی که روی پوست بوجود میآید.
پ
معین
پریش
(پَ) (ص.)۱- پریشان.۲- به باد داده.۳- (اِفا.) در ترکیب با واژههای دیگر...
پ
معین
پری بند
(~. بَ) (ص مر.) نک پری افسا.
پ
معین
پرکاش
(پَ) (اِ.) خاک اره، بُراده.
«
‹
69
70
71
72
73
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها