جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
چ
معین
چ
(حر.) هفتمین حرف از الفبای فارسی که در حساب ابجد، برابر عددِ ۳ میباشد...
چ
معین
چاچولباز
(ص فا.) حقه باز، حیله گر.
چ
معین
چترباز
(~.) (اِمر.)۱- کسی که با چتر نجات از هواپیما به زمین فرود آید.۲- سرباز...
چ
معین
چاچول
(اِ.) حقه، نیرنگ.
چ
معین
چتر نجات
(~ نِ) (اِمر.) چتری که چتربازان به پشت خود میبندند و هنگام پریدن از ه...
چ
معین
چاچله
(چَ لِ) (اِ.) کفش، پاپوش.
چ
معین
چتر
(چَ) (اِ.) سایبان کوچک دسته دار که برای حفظ خود از آفتاب یا باد و بارا...
چ
معین
چاچ
(اِ.) نام شهری در ماورالنهر که کمان و تیر آن معروف بود.
چ
معین
چت
(چَ تْ) (اِمص.) صحبت دوستانه، درد دل، ارتباط محاورهای از طریق اینترن...
چ
معین
چاپیدن
(دَ) (مص م.) غارت کردن، تاراج کردن.
1
2
3
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها