جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
چ
معین
چسبیده
(چَ دِ) (ص مف.)۱- متصل شده.۲- میل کرده، منحرف شده.
چ
معین
چشم پیش
(~.) (ص مر.) (کن.) شرمنده، خجل.
چ
معین
چشم زاغ
(~.) (ص مر.)۱- کبود چشم.۲- کنایه از: بی شرم و حیا.
چ
معین
چشم آلوس
(~.) (اِ.) نک چشم آغیل.
چ
معین
چسبیدن
(چَ دَ) (مص ل.)۱- متصل شدن چیزی به چیز دیگر چنان که جدا کردن آنها دشو...
چ
معین
چشم پوشی
(~.) (حامص.) نادیده گرفتن، بخشیدن.
چ
معین
چشم روشنی
(~. رُ شَ) (اِمر.) پیشکشی که برای عروس وداماد یا تازه رسیده از سفر ب...
چ
معین
چشم آغیل
(~.) (اِمر.) نگاه غضب آلود از گوشة چشم.
چ
معین
چسبندگی
(چَ بَ دِ) (حامص.) چسبنده بودن، چسبناک بودن.
چ
معین
چشم پنام
(~. پَ) (اِمر.) تعویذی که جهت دفع چشم زخم نویسند.
«
‹
11
12
13
14
15
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها