جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
چ
معین
چکاننده
(چَ نَ دِ) (ص فا.)۱- کسی که مایعی را قطره قطره فرو چکاند.۲- آلتی که آب...
چ
معین
چپیدن
(چَ دَ) (مص ل.) جا شدن چیزی در چیز دیگر با زور و فشار.
چ
معین
چپ شدن
(چَ. شُ دَ) (مص ل.)۱- منحرف شدن، واژگون گردیدن.۲- طرف دار سیاست دست چپ...
چ
معین
چکوک
(چَ) (اِ.) = چعک. جغوک:گنجشک.
چ
معین
چکاندن
(چَ دَ) (مص م.)۱- قطره قطره ریختن مایعی.۲- کشیدن ماشة تفنگ و تیر انداخ...
چ
معین
چپچاپ
(چَ) (اِصت.) = چپچپ: صدای بوسه، آواز بوسیدن.
چ
معین
چپ زدن
(چَ. زَ دَ) (مص ل.)۱- از راه دیگر رفتن، راه را کج کردن.۲- تندروی در عق...
چ
معین
چینی
(اِ.) نوعی از گل نسرین.
چ
معین
چیت
(اِ.) پارچة نخی نازک و گلدار دارای رنگهای گوناگون.
چ
معین
چینه دان
(~.)(اِ.) کیسه مانندی که در امتداد مری اکثر پرندگان قرار دارد و چینه و...
«
‹
42
43
44
45
46
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها