جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
چ
معین
چکاد
(چَ) (اِ.)۱- تارک سر.۲- بالای پیشانی.۳- سر کوه، قله.
چ
معین
چپه شدن
(~. شُ دَ) (مص ل.) واژگون شدن اتومبیل یا هر چیز دیگر.
چ
معین
چوگانی
(~.) (ص نسب.) اسبی ورزیده که مناسب چوگان بازی باشد.
چ
معین
چکن
(چِ کَ یا کِ) (اِ.) نوعی زرکش دوزی و بخیه دوزی.
چ
معین
چک کشیدن
(چِ. کَیا کِ دَ) (مص ل.) صادر کردن چک توسط صاحب چک.
چ
معین
چپه
(چَ پِّ) (ص.)۱- چپ دست، کسی که با دست چپ کار میکند.۲- واژگون.
چ
معین
چوگان بازی
(~.) (حامص.) نوعی ورزش و بازی که وسیلة آن چوگان و گوی است، و آن را سوا...
چ
معین
چیلر
(لِ) (اِ.) بخشی از دستگاه تهویة مطبوع که کار آن سرد کردن آب در حال گر...
چ
معین
چگونه
(چِ نِ یا نَ) = چه گونه:۱- (ادات استفهام) از چه نوع، در چه وضع.۲- (اد...
چ
معین
چیلان
(اِ.) نک ناب.
«
‹
42
43
44
45
46
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها