جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
چ
معین
چتری
(~.) (ص نسب.)۱- منسوب به چتر، مانند چتر.۲- درخت یا بوتهای که شاخه -...
چ
معین
چرمین
(چَ) (ص نسب.) هر چیز که از چرم ساخته شده باشد.
چ
معین
چرخاندن
(چَ دَ) (مص م.) نک چرخانیدن.
چ
معین
چربدست
(~. دَ)(ص مر.)۱ - چابک.۲- ماهر، زبردست.
چ
معین
چراخوار
(چَ خا) (اِمر.) چراگاه.
چ
معین
چرمه
(چَ مَ) (اِ.)۱- اسب.۲- اسب سفید.
چ
معین
چرخاب
(چَ) (اِمر.) چرخی که به قوة آب حرکت کند.
چ
معین
چرب زبانی
(~. زَ)(حامص.)۱- شیرین زبانی.۲- چاپلوسی.
چ
معین
چرابه
(چَ بِ) (اِ.) چربی ای که روی شیر بندد.
چ
معین
چرم
(چَ) (اِ.) پوست گاو یا شتر دباغی شده.
«
‹
4
5
6
7
8
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها