جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ژ
معین
ژست
(ژِ) (اِ.) وضع، رفتار و حرکات شخص.
ژ
معین
ژاژ
(اِ.)۱- گیاهی است بی مزه، خاردار و خودرو که در صحراها میروید، شتر آن ...
ژ
معین
ژرژت
(ژُ ژِ) (اِ.) نوعی پارچة کرپ نازک و ریزبافت با سطح زبر.
ژ
معین
ژانگوله
(لِ) (اِ.) نوعی عملیات تردستی مانند انداختن گویهای متعدد به هوا و گر...
ژ
معین
ژیوه
(وِ) (اِ.) جیوه.
ژ
معین
ژوکر
(ژُ کِ) (اِ.)۱- از ورقهای بازی که در هر دسته دو عدد وجود دارد و میت...
ژ
معین
ژور
(ژُ) (اِ.) هر یک از شبکهها یا سوراخ -هایی که برای تزیین در پارچه یا...
ژ
معین
ژند
(~.) (اِ.) آتش زنه.
ژ
معین
ژیمناستیک
(مْ سْ کْ) (اِ.) ورزشی است به منظور پرورش و آماده سازی بدن برای نمایش...
ژ
معین
ژوژه
(ژَ یا ژِ) (اِ.) خارپشت.
«
‹
2
3
4
5
6
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها