جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ک
معین
کوبول
(کُ بُ) (اِ.) از زبانهای برنامه - نویسی کامپیوتر.
ک
معین
کولی
(حامص.) سواری روی کول و پشت.
ک
معین
کوفتگی
(تِ) (حامص.) آسیب دیدگی، خستگی شدید.
ک
معین
کوست
(اِ.)۱- نقاره، طبل بزرگ.۲- صدمه، آسیب.
ک
معین
کوردین
(دِ) (اِ.) جامة پشمین، گلیم، پلاس.
ک
معین
کوثر
(کَ ثَ) (اِ.)۱- بسیار از هر چیز.۲- نام جویی در بهشت.
ک
معین
کوبه
(بِ) (اِ.) هر چیز که با آن چیز دیگر را کوبند.
ک
معین
کوله پشتی
(لِ. پُ) (اِمر.) کیف یا کیسهای که برای حمل بار بر پشت بندند.
ک
معین
کوفته
(تَ یا تِ) (ص مف.)۱- کوبیده، ساییده، خسته و فرسوده.۲- (اِ.) یک قسم طعا...
ک
معین
کوسان
(ص.) = گوسان: موسیقی دان، خنیاگر.
«
‹
126
127
128
129
130
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها