جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ک
معین
کارمزد
(مُ) (اِمر.) اجرت، حق العمل.
ک
معین
کاردیده
(دِ) (ص مف.) کارآزموده، باتجربه.
ک
معین
کارتریچ
(اِ.) ظرف یا محفظهای حاوی ماده، وسیله یا جسمی که جا به جا کردن و است...
ک
معین
کالسکه
(لِ کِ) (اِ.)۱ - اتاقکی که ~دارای چهار چرخ میباشد و به وسیلة ~یک اسب...
ک
معین
کافی شاپ
(اِ.) = کافه تریا: مکانی عمومی که در آن جا قهوه، چای و شیرینی و مشروب...
ک
معین
کاف
(اِ.) شکاف، رخنه، چاک.
ک
معین
کاشی
۱ - (اِ.) کاچی، آجر لعاب دار ساده یا نقاشی شده.۲- (ص نسب.) اهل شهر کاش...
ک
معین
کاسه کوزه
(~. زِ) (اِ.)۱- مجموعة ظرفهای خانه.۲- مجموعة اثاث و اسباب کار کسی.
ک
معین
کاسبی
(س) (حامص.) تجارت، داد و ستد.
ک
معین
کالری
(لُ) (اِمر.) واحد اندازه گیری حرارت.
«
‹
14
15
16
17
18
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها