جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ک
معین
کاست
(س) (اِ.) محفظة کوچک که در آن نوار فیلم یا نوار ضبط صوت قرار دارد، پو...
ک
معین
کالسکه
(لِ کِ) (اِ.)۱ - اتاقکی که ~دارای چهار چرخ میباشد و به وسیلة ~یک اسب...
ک
معین
کافی شاپ
(اِ.) = کافه تریا: مکانی عمومی که در آن جا قهوه، چای و شیرینی و مشروب...
ک
معین
کاف
(اِ.) شکاف، رخنه، چاک.
ک
معین
کاشی
۱ - (اِ.) کاچی، آجر لعاب دار ساده یا نقاشی شده.۲- (ص نسب.) اهل شهر کاش...
ک
معین
کاسه کوزه
(~. زِ) (اِ.)۱- مجموعة ظرفهای خانه.۲- مجموعة اثاث و اسباب کار کسی.
ک
معین
کاسبی
(س) (حامص.) تجارت، داد و ستد.
ک
معین
کالری
(لُ) (اِمر.) واحد اندازه گیری حرارت.
ک
معین
کافی
(اِفا.)۱- بس کننده، بی نیازکننده.۲- دارای کمیت، کیفیت یا دامنهای منا...
ک
معین
کاغه
(غِ) (ص.) تن زده، اباکرده.
«
‹
16
17
18
19
20
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها