جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ک
معین
کاله
(لَ یا لِ) (اِ.)۱- متاع و اسباب خانه.۲- کدوی شراب.۳- زمینی که برای کشت...
ک
معین
کالب
(~.) (اِ.) قالب.
ک
معین
کافل
(فِ) (اِفا.) ضامن.
ک
معین
کاغذ خرید
(~. خَ) (اِمر.) ورقهای معمولاً چاپی که در آن فروش کالایی با مشخصات مع...
ک
معین
کاسکت
(کِ) (اِ.) = کاسک:۱- کلاه لبه دار.۲- کلاهی از جنس فلز و غیره که سر را...
ک
معین
کاسل
(س) (اِفا.) سست و کاهل.
ک
معین
کاک
(اِ.) سر زبان، نوک زبان.
ک
معین
کاپشن
(شَ) (اِ.) نیم تنهای که سر آستین و لبة پایین آن تنگ تر است و جلو آن ب...
ک
معین
کاوش
(وُ) (اِمص.) جستجو، تفحص.
ک
معین
کاه گل
(گِ) (اِمر.) مخلوط کاه و گل که برای اندودن بام و دیوار به کار برند.
«
‹
23
24
25
26
27
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها