جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ک
معین
کلنبه
(کُ لُ بَ یا بِ) (اِ.)۱- کلیچهای که آن را از حلوا و مغز بادام پر ساخت...
ک
معین
کلروفرم
(کُ لُ رُ فُ) (اِ.) مایعی است بی رنگ و بیهوش کننده به فرمول ۳ CHCl ک...
ک
معین
کلاکموش
(کَ) (اِمر.) موش صحرایی، موش دشتی، کلاوو.
ک
معین
کلاه گیس
(~.) (اِمر.) گیسوی مصنوعی که زنان بی موی یا کم موی آن را بر سر گذارند....
ک
معین
کلن
(کُ لَ) (اِ.) پنبة زده شده که آن را برای ریسیدن گلوله کرده باشند.
ک
معین
کلرات
(کُ لُ) (اِ.) نام عمومی کلیة املاح منسوب به اسید کلریک H 3 Clo یکی ا...
ک
معین
کلاک
(~.) (اِ.) = کولاک:۱- موج بزرگ دریا.۲- طوفان.
ک
معین
کلاه گوشه
(~. ش) (ص مر.) حشمت، جاه و جلال.
ک
معین
کلمن
(کَ مَ) (اِ.) صورت چهارم از صور هشتگانة ابجدی.
ک
معین
کلر
(کُ لُ) (اِ.) گازی است سمّی به رنگ زرد مایل به سبز با بوی تند و خفه ک...
«
‹
89
90
91
92
93
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها