جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ی
یادنامه
(م ِ) (اِمر.) کتابی حاوی مقالههای متعدد که به یاد سال ولادت کسی، در ...
معین
ی
یاتاغان
(اِ.)= یاتاقان. یاطاقان: وسیلهای فلزی یا لاستیکی یا چرمی، که از سایی...
معین
ی
یادمان
(اِمر.)۱- آن چه برای یادبود کسی یا روی دادی ساخته میشود.۲- مراسمی که ...
معین
ی
یابیدن
(دَ) (مص م.) یافتن، پیدا کردن.
معین
ی
یادداشت
(اِ.)۱- آن چه در یاد میماند.۲- هر علامت و نشانی که برای یادآوری قرار...
معین
ی
یابو
(اِ.)۱- اسب باری، اسب بارکش.۲- (عا.) نادان، نفهم. ؛ ~ برداشتن کسی کن...
معین
ی
یادبود
(اِ.)۱- یادگار، یادگاری.۲- مراسمی که به یاد کسی برگزار شود. ؛ مجلس ~...
معین
ی
یابنده
(بَ د) (اِفا.)۱- دریابنده، درک کننده.۲- پیدا کننده.
معین
ی
یادباد
(اِمر.) یادکرد، یاد، ذکر.
معین
ی
یابس
(ب) (اِفا.) خشک، سخت. ؛رطب و ~ به هم بافتن کنایه از: سخنان در هم و ...
1
2
3
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها