جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ی
یوز
(اِ.) حیوانی است درنده شبیه پلنگ اما کوچکتر از آن که در قدیم آن را برا...
معین
ی
ینگی
(یَ گِ) (اِ.) نو، جدید.
معین
ی
یک تیغ
(~.) (ص مر.)۱- متحد در جنگ.۲- (عا.) یک دست، یکسره.
معین
ی
یوم الموعود
(~. مَ) (اِمر.) روز قیامت، روز رستخیز.
معین
ی
یورو
(رُ) (اِ.) واحد پول مشترک کشورهای عضو اتحادیة اروپا.
معین
ی
ینگه
(یَ گِ) (اِ.)۱- یدک، دنباله.۲- زنی که شب زفاف همراه عروس به خانة دا...
معین
ی
یک تنه
(~. تَ نِ) (ق.) تنها به تنهایی.
معین
ی
یوم الله
(~ُ لْ لا) (اِمر.) روز مقدس، روز گرامی.
معین
ی
یورغه
(غَ یاغ) (اِ.) اسب راه رو.
معین
ی
ینبوع
(یَ) (اِ.)۱- چشمة بزرگ.۲- جوی بسیار آب.
«
‹
3228
3229
3230
3231
3232
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها