جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ص
معین
ص
(حر.) هفدهمین حرف از الفبای فارسی برابر عدد ۹۰ در حساب ابجد. این حرف د...
ص
معین
صحبتی
(~.) (ص نسب.) همدم، هم صحبت.
ص
معین
صحبت داشتن
(~. تَ) (مص ل.)۱- همنشینی کردن.۲- گفتگو کردن.
ص
معین
صحبت
(صُ بَ) ۱- (مص ل.) همدمی کردن.۲- (اِمص.) یاری، همراهی.۳- همخوابی.۴- در...
ص
معین
صحافی
(~.) ۱- (حامص.) ته بندی و جلد کردن کتاب.۲- (اِمر.) دکان صحافی.
ص
معین
صحاف
(ص) جِ صحیفه ؛ دفترها، کتابها.
ص
معین
صحاری
(صَ) (اِ.) جِ صحرا؛ دشتها، بیابانها.
ص
معین
صحاح
(ص) (اِ.)۱- کتابهای شش گانة اهل سنت که در برگیرندة احادیث اسلامی اس...
ص
معین
صحابی
(صَ) (ص نسب.) منسوب به صحابه.
ص
معین
صحابه
(صَ بَ یا بِ) (اِ.)۱- یاران، همراهان.۲- یاران پیغمبر.
1
2
3
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها