خبرگزاری زردیس _ گروه فرهنگ و اندیشه: کتاب «شهریار سرزمین من» شامل روایت زندگی شهید مجید شهریاری از زبان مادر، همسر، فرزندان و دوستان و همکاران اوست که به قلم معصومه زینعلی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شده است.

سحر حسینی خبرنگار فرهنگی در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری زردیس قرار داده، به این‌کتاب پرداخته و آن را برای مخاطبان ادبیات پایداری و علاقه‌مندان به مطالعه کتاب معرفی کرده است.

مشروح متن این‌یادداشت را می‌خوانیم؛

شهدا ستاره‌‏های درخشان آسمان ایران اسلامی هستند که نورشان راهنمای رسیدن به کمال و عزت و سربلندی ماست. این‌میان شهدای هسته‌‏ای سند مظلومیت ایران‏ اسلامی هستند؛ دانشمندانی که با هدف اعتلای میهن و توسعه دانش در مسیر زنده نگه داشتن چرخه هسته‌‏ای کشور گام برداشتند. آنان وطن‏پرستی را با خون و زندگی پربارشان به ما آموختند و رفتند تا ایران، قدرتمند و سربلند بماند. یاد شهدای هسته‌‏ای یاد مردان دانش و فرهنگ و یاد لاله‏‌های خونین علم و دانایی است.

« شهریار سرزمین من» نثر و زبانی ساده و شیرین دارد و می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند. جملات طولانی و کلمات ادبی سنگین در آن به کار نرفته‌است، طوری که همه اقشار می‌توانند مخاطب آن باشند. اصلی‌ترین ویژگی این کتاب، روایت داستانی و پرداختن به جزئیات زندگی ایشان، به‌ویژه دوران کودکی و نوجوانی شهید است و کتاب به گونه‌ای تدوین و نگارش شده که از زندگی پدر و مادر شروع می‌شود و تا مدتی پس از شهادت او را در بر می‌گیرد. این‌کتاب، سرگذشت زندگی مرد‏ی است که با تکیه بر نبوغ، توانایی، و داشته‏‌های علمی و بومی داخلی توانست توانمندی کشور را در زمینه علوم هسته‏ای به رخ جهانیان بکشاند و نشان دهد ایران و ایرانی عزت و استقلال کشورش را به قیمت تمام هستی‌‏اش پاس می‏دارد.

نویسنده به واسطه آشنایی با شهید و خانواده ایشان توانسته تصویر دقیق و عینی‌تری از زندگی او و خانواده‌اش ترسیم کند و در گردآوری اطلاعات تکمیلی و مستند موفق عمل کرده هرچند که متن کتاب به داستان نزدیک‌تر است؛ نگارنده با پرداخت به جزییات از کلی‌گویی بر حذر بوده که از نقاط قوت این کتاب است.

روایت کتاب به شیوه داستانی است اما آن چه باید مورد دقت قرار گیرد اینست که داستان واقعی و با استناد بر شواهد و مدارک نگاشته شده و تفاوت زیادی با رمان دارد. در هیچ کجای داستان تخیل و رویا پردازی نشده بلکه سعی شده برای خواننده جریان زندگی شهید به تصویر درآید. کتاب با زندگی‏نامة مادر شهید در فصل اول به دلیل تأثیر عمیقی که بر زندگی ایشان داشتند و داستان زندگی همسر شهید در فصل دوم ‏به ‏سبب حضور بسیار سازنده در مراحل حساس زندگی و دوستی ریشه‏‌دار عاطفی، روحی، روانی و همراهی علمی‏‌شان آغاز می‏‌شود. کارهای روزمره، رویدادهای مهم، فعالیت‏‌های علمی، و نیز افکار و رفتار شهید در خانواده و محل کار و با دوستان و آشنایان را به صورت دقیق و با بیانی ادبی روایت می‌کند. فصل سوم به نحوه شهادت و وقایع پس از آن و فصل پایانی نیز به وصیت‏نامه شهید و اظهارات مقام معظم رهبری، استادان و علما، دوستان و دانشجویان ایشان و ذکر احوال خانواده و چگونگی رویارویی آنان با شرایط پس از مرگ عزیزشان می‌پردازد. مطلع سه فصل با داستان آغاز و در ادامه وارد روایت زندگی شهید می‏‌شود.

کتاب با جریان خواستگاری و ازدواج دختری در اوایل دهه چهل خورشیدی آغاز می‌شود. آداب و رسوم و فرهنگ جامعه‌ آن روز و بستر اجتماعی که خانواده در آن رشد و نمو کرده در رفتار و تمایلات و اتفاقات نقش بسیار پر رنگی دارد. در عین حال خواننده با سنت‌ها و نحوه تعاملات جامعه و خانواده شهید آشنا می‌شود. جریانات پس از ازدواج و به دنیا آمدن فرزند اول همراه با تلاش‌های مادر در سر و سامان دادن به زندگی با اتفاقاتی همراه است که خواننده را به نحوه شکل‌گیری افکار و اندیشه‌ها و استعدادهای کودک‌ هدایت می‌کند. در خلال داستان کودک بزرگ می‌شود و در هر مرحله‌ای از رشد و تکامل رفتارهایی از خود بروز می‌دهد که نشانگر تاثیرپذیری از اطرافیان است. کودک یاد می‌گیرد در پشت وقایع و اتفاقات، خود با تکیه بر توانایی‌ها قدم بردارد. صبر و استقامت پیشه کند. در نوجوانی به سوی معنویات کشش پیدا می‌کند و روز به روز بر دامنه اطلاعات دینی و علمی خود می‌افزاید.

در نهایت با پشتوانه علم و تقوا در عرصه زندگی روی پای خویش می‌ایستد و ورودش به دانشگاه با رتبه ۲ سرآغاز تلاشی خستگی‌ناپذیر در کسب علم و مهارت است. افکار و رفتار و کنش او در این دوره که در خوابگاه به سر می‌برد بسیار جالب و خواندنی‌ است در نهایت پس از کارشناسی به سمت رشته‌ای کشیده می‌شود که زندگیش را تغییر می‌دهد. در این‌مقطع پس از گذراندن سربازی با دختری مومن و متعهد ازدواج می‌کند که جریان آشنایی و ازدواج و نحوه زندگی آنان بسیار عبرت‌آموز است در این‌مقطع صاحب فرزند پسری می‌شوند اما از بد روزگار زندگی این‌خانواده کوچک با مرگ دلخراش زن جوان و بی‌مادری طفل رنگ دیگری به خود می‌گیرد.

داستان کتاب، مجموعه‌ای از اتفاقات تلخ و شیرین ۴ دهه زندگی انسانی فرهیخته و اهل علم و تقواست. در لابلای اتفاقات نقش نزدیکان به‌خصوص مادر و همسر بسیار پر رنگ و خاص جلوه‌گر است. ابتدای فصول برای جذابیت داستان جزئیات و حوادث با تانی و نکته به نکته آمده تا کشش خواندن را در مخاطب افزایش دهد. اختصاص سطور بیشتر و کشدارکردن ماجراها در اتفاقات خاص و بخشی از دوره های زندگی شهید نمود بیشتری دارد. نویسنده می‌خواهد این‌مطلب را برساند که انسان هدف‌مند با تکیه بر توانایی‌های ذاتی و اکتسابی می‌تواند علی‌رغم مشکلات و سختی‌ها بر اهداف خویش نائل آید و در این راه توکل بر خدا و داشتن پشتوانه معنوی چراغ راه رسیدن به آرزوها و امیال است.

در این‌اثر مخاطبان با فردی از جنس خودشان آشنا می‌شوند که الگویی بسیار نیکو برای همه و به‌ویژه نسل جوان است و این‌روایت به دور از اغراق و بزرگ‌نمایی ایشان را معرفی می‌کند. نیازی نیست بزرگ‏نمایی شود. چون بزرگ نمایی ضربه به این شخصیت‌ها ضربه می‌زند و برای معرفی موثر فقط کافی‏ است حس شناختن دانشمندان شهید در مردم تقویت شود؛ راهی که این کتاب به درستی آن را پیموده‌است.

بزرگ‏نمایی سبب می‌شود فرد دور از دسترس تصور شود و مردم به مسیری بیفتند که در بهترین‌حالت فقط یکی از جنبه‏‌های شخصیتی شهید را، آن هم ناقص، بشناسند. در دوره‏ای که جوانان با خیلی از مسائل روزمره درگیرند و دستیابی به موفقیت‏‌هایشان را به پول و سرمایه وابسته می‏‌دانند، شناختن دکتر مجید شهریاری فایده‏‌های فراوانی دارد. ازجمله اینکه نتیجه درست‌شناختن ایشان این است که جوانان به خداوند اعتماد کنند و در راه خدا قدم بگذارند.

انسان‌دوستی و تعهد، اخلاص و پایداری، صبر و استقامت ثمره‌اش رسیدن به قله علم و معرفت است و به‌جا گذاشتن نامی نیکو و جاودانه از خویش است راهی که شهید شهریاری رفت و نامش تا ابد در ذهن ما به یادگار خواهد ماند.