شما اینجا هستید
فرهنگ » «ما آواره‌ایم»؛ سرگذشت دختران آواره سراسر دنیا

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی زردیس، کتاب «ما آواره‌ایم» به قلم ملاله یوسف زی، اثری بهت برانگیز و پرفروش که برنده‌ جایزه صلح نوبل نیز شده، با هدف درک زندگی و شرایط پناهجویان و مهاجران اجباری نوشته شده است.

ملاله یوسف زی (Malala Yousefza) در کتاب «ما آواره‌ایم» (We are displaced)، داستان آوارگی‌اش را نه برای اینکه به گذشته‌اش توجه شود، بلکه به احترام افرادی که با آن‌ها دیدار کرده است و کسانی که هیچ‌گاه ملاقات نخواهد کرد، با مخاطب در میان می‌گذارد.

این کتاب به اثری پرفروش در حوزه‌ حقوق بشر و مسائل فرهنگی و خانوادگی تبدیل شده است.

به عقیده ملاله در این کتاب، تنها چیزی که پناهجویان را از دیگر افراد متفاوت می‌کند این است که در جنگ و درگیری‌ گرفتار شده‌اند که آن‌ها را مجبور کرده خانه، عزیزان و زندگی‌شان را رها کنند و در طول مسیر، خطرات بسیاری را به جان بخرند.

به نظر می‌رسد امروزه برای پناهجویان یا افراد بی‌خانمان که به دلیل اعمال خشونت مجبور به فرار شده‌اند، هیچ مکان امنی وجود ندارد. طبق آمار سازمان ملل، تا سال ۲۰۱۷، ۶۸.۵ میلیون نفر در سرتاسر جهان، به اجبار آواره و ۲۵.۴ میلیون نفر هم پناهجو شده‌اند.

ملاله یوسف زی که خود نیز در سن یازده سالگی بی‌خانمان و آواره شده است، این افتخار را داشته تا با افراد بسیاری آشنا شود. افرادی که مجبور شدند زندگی‌شان را اغلب از اول در سرزمین‌های بیگانه بسازند. افرادی که خیلی چیز‌ها از جمله معشوقه‌شان را از دست داده‌اند و سپس مجبور شده‌اند از نو زندگی‌شان را بسازند. این به معنای یادگیری زبان جدید، فرهنگ جدید و شیوه‌ جدیدی از بودن است.

در بخشی از کتاب «ما آواره‌ایم» می‌خوانیم:

«وقتی چشمانم را می‌بندم و دوران کودکی‌ام را به یاد می‌آورم، جنگل‌های کاج و کوه‌های سر به فلک کشیده‌ی پوشیده از برف را می‌بینم؛ صدای رود‌های خروشان را می‌شنوم؛ زمین آرمیده در زیر پاهایم را احساس می‌کنم. من در سوات، که زمانی به عنوان «سوئیس شرق» شناخته می‌شد، به دنیا آمدم. خیلی‌ها آن را بهشت می‌نامند و تصور من هم از سوات همین است. این دورنمایی از تک‌تک شادترین خاطرات دوران کودکی‌ام است، دویدن در خیابان‌ها با دوستانم؛ بازی کردن روی پشت بام خانه‌مان در مینگوره، شهر اصلی سوات؛ دیدن عموزاده‌ها و خویشاوندان همخونم در شانگله، دهکده‌ی کوهستانی، جایی که والدینم، هر دو در آن جا متولد شدند؛ گوش دادن به دردودل‌های مادرم و تک‌تک دوستانش هنگام چای عصرانه در منزلمان و بحث سیاسی پدرم به همراه دوستانش.

پدرم را به یاد می‌آورم که در مورد طالبان صحبت می‌کرد، ولی به عنوان تهدیدی دور. حتی وقتی کودک کم سن و سالی بودم، به سیاست علاقه‌مند بودم و به هر چیزی که پدرم و دوستانش در موردش حرف می‌زدند، گوش می‌کردم، حتی اگر متوجه نمی‌شدم. در آن روز‌ها طالبان در افغانستان بود نه در پاکستان. چیزی نبود که به ما ارتباط داشته باشد. بی‌شک برای من و برادر کوچک‌ترم، خوشال، هیچ جای نگرانی نبود. پس از او، نوزادی به نام عطال به دنیا آمد. بزرگ‌ترین مشکلم این بود که احساس می‌کردم برادرانم خانه را تصاحب می‌کنند.»

گفتنی است کتاب «ما آواره‌ایم» نوشته ملاله یوسف زی و ترجمه صبورا جلالی از سوی نشر نوین راهی بازار کتاب شده است.

انتهای پیام/

منبع: yjc
وبسایت تحلیلی خبری زردیس





اخبار زردیس | جدیدترین اخبار ایران و جهان