شما اینجا هستید
دین و اندیشه » غدیر، بطلان جدایی دین از سیاست

به گزارش  خبرنگار مجلس گروه سیاسی زردیس، سید امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی نایب رئیس مجلس شورای اسلامی به مناسبت فرا رسیدن عید غدیر خم یادداشتی اختصاصی برای زردیسنوشت که به شرح ذیل است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه مولانا امیرالمومنین واولاده المعصومین (سلام الله تعالی علیهم)

در آغاز برخود لازم می‌دانم، روایاتی از جانب پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در مدح و فضائل وشان امام (علی علیه السلام) زینت بخش این یادداشت باشد:

پیامبر اکرم (ص): لَوْ أَنَّ اَلْغِیَاضَ أَقْلاَمٌ وَ اَلْبَحْرَ مِدَادٌ وَ اَلْجِنَّ حُسَّابٌ وَ اَلْإِنْسَ کُتَّابٌ مَا أَحْصَوْا فَضَائِلَ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ.

اگر همه درختان باغ‌ها قلم شوند و تمام دریا‌ها مرکّب و جوهر، و جن‌ها حسابگر و انسان‌ها نویسنده گردند، نمی ‏توانند فضایل علی (ع) را شمارش کنند.

بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۱۹۷

علیٌّ مِنّی بِمنزِلةِ رَأسی مِن بَدَنی.

علی (ع) برای من، هم‌چون سر من است برای پیکر من. (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦٠٣)

لَو أنَّ السَمواتِ وَالأرضَ وُضِعَت فی کفّة میزانٍ وَ وُضِعَ ایمانُ عَلیٍّ فی کفَّةِ میزانٍ لَرُجِّحَ ایمانُ عَلِیٍّ عَلَی السّموات وَالأرض.

اگر آسمان‌ها و زمین را در یک کفة ترازو بگذارند و ایمان علی (ع) را در کفة دیگر، ایمان علی (ع) بر آسمان‌ها و زمین برتری خواهد یافت. (کفایة‌الطالب، گنجی شافعی، ص ٧٧ ـ کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٧)

یا عمّار! اِنْ رَأَیتَ علیاً قَد سَلَکَ وادیاً و سَلَکَ الناسُ وادیاً غیرَهُ فَاسلُکْ مَعَ عَلِیٍّ وَدَعِ الناسَ.

عمار! هر وقت دیدی که علی (ع) تنها به راهی می‌رود و همه مردم به راهی دیگر، تو مردم را واگذار و در مسیری برو که علی (ع) می‌رود. (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٣)

_نماز بى ولاى او عبادتى است بى وضو
به منکر على بگو نماز خود قضا کند
هر آنکه نیست مایلش جفا نموده با دلش
بگو دل مریض خود به عشق او شفا کند
على ست آن که تا سحر سرشک ریزد از بصر
پى سعادت بشر ز سوز دل دعا کند
على انیس عاشقان، على پناه بى کسان
على امیرمؤمنان که مدح او خدا کند
پس از شهادت نبى که را سزد به جز على
که تا به حشر آدمى به کارش اقتدا کند
قسیم نار و جنتش، ترازوى محبتش
که مؤمنان خویش را ز کافران جدا کند
گهى به مَسند قضا گهى به صحنه غزا
گهى به جاى مصطفى که جان خود فدا کند_

واقعه عظیم و بی نظیر غدیر، تنها یک حادثه خاص تاریخی نیست که در زمان خود واقع شده باشد، بلکه یک جریان است، جریانی که تعیین سرنوشت تمام انسان‌ها در طول تاریخ است. به عبارتی دیگر با فرارسیدن عید غدیر، این واقعه عظیم تاریخی در اسلام، دل‌ها متوجه یک امر مهم اعتقادی و اجتماعی و سرنوشت‌ساز در زندگی می‌شود که آن «ولایت و رهبری جامعه دینی» است. در تاریخ اسلام دو حادثه مهم و بزرگ خودنمایی می‌کند که از یکی رسالت و از دیگری امامت به‌وجود آمد. نخستین حادثه نزول وحی بر قلب مبارک پیامبر اسلام بود که رسالت پیامبر (ص) را در پی داشت و دومین حادثه غدیر بود که امامت را به‌وجود آورد و در حقیقت ادامه رسالت بود یعنی روز غدیر همان قدر اهمیت دارد که روز بعثت در رسالت پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم) دارای اهمیت است.

اهمیت این مطلب را از نزول آیه ۶۷ سوره مائده به‌خوبی درک می‌کنیم «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین».

در غدیر، خطّ روشن رسالت و بعثت نبوی به ولایت و امامت علوی کمال یافت و خدواند اسلام، را به عنوان دین رضایت داده شده، برگزید:

الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا.

غدیر، روز سرنوشت ساز تاریخ اسلام تا هنگامه قیامت بوده و هست. روز معرفی سلسله هادیانی که نگاهداران و نگاهبانان پیام جاوید پروردگارند. روز ناامیدی طمع‌کاران و منافقانی ست که به امید روز‌های پس از پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نشسته بودند و روز تعیین مصادیق رهبران امت حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) پس ازایشان است.

سراسر خطبه غدیر پیامبر اسلام، مملو از این حقیقت است: فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ وَلِیُّکُمْ وَ إِلَهُکُمْ ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُکُمْ مُحَمَّدٌ وَلِیُّکُمْ وَ الْقَائِمُ الْمُخَاطِبُ لَکُمْ ثُمَّ مِنْ بَعْدِی عَلِیٌّ وَلِیُّکُمْ وَ إِمَامُکُمْ بِأَمْرِ اللهِ رَبِّکُمْ ثُمَّ الْإِمَامَةُ فِی ذُرِّیَّتِی مِنْ وُلْدِهِ إِلَى یَوْمِ تَلْقَوْنَ اللهَ عَزَّ اسْمُهُ وَ رَسُولُه‏؛ و یا در فرازی دیگر: «نَبِیُّکُمْ خَیْرُ نَبِیٍّ وَ وَصِیُّکُمْ خَیْرُ وَصِیٍّ وَ بَنُوهُ خَیْرُ الْأَوْصِیَاءِ مَعَاشِرَ النَّاسِ ذُرِّیَّةُ کُلِّ نَبِیٍّ مِنْ صُل

ْبِهِ وَ ذُرِّیَّتِی مِنْ صُلْبِ عَلِی؛ و در چندین فراز این خطبه شریف، به صراحت از حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف)، نام برده شده است: «مَعَاشِرَ النَّاسِ النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِیَّ مَسْلُوکٌ ثُمَّ فِی عَلِیٍّ ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقَائِمِ الْمَهْدِیِّ الَّذِی یَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنَا. مَعَاشِرَ النَّاسِ أَلَا وَ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِیٌّ هَادٍ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی نَبِیٌّ وَ عَلِیٌّ وَصِیِّی أَلَا إِنَّ خَاتَمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِیُّ.

برنامه الهی که در روز غدیر به همه بشریت تقدیم شد و هدیه پروردگار به بندگانش بود، اما ضربه هولناکی را از سوی اصحاب سقیفه تجربه کرد، و نگون بختیِ واقعی را برای انسان‌ها به ارمغان آورد. با جمله «حَسبُنا کِتابُ اللَّهِ» که به معنای کنار گذاشتن امامِ تعیین شده از سوی خداوند بود، طعم شیرینِ غدیر باضربه منافقینی کور دل و بهائم صفت، بلکه ((بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً))، تلخ شد. سقیفه، در‌های رحمتِ گشوده در غدیر را بست.

با حاکمیت سقیفه، از یک سو امامانِ معصوم، نتوانستند غدیرِ از دست رفته را به کام زندگی مردم باز گردانند؛ و از سوی دیگر با کنار گذاشتن غدیر در سقیفه، بشر به سوی تفرقه و اختلاف پیش رفت. غدیر، فصل تازه‌ای از دین بعد از بعثت بود که، اما در پرده ظلمت سقیفه، پنهان شد. این ظلمت تا زمان ظهور امام عصر، ادامه خواهد یافت.

لکن، پیامبر با هوشمندی الهی و آگاهی از این حوادث، نقشه ترسیمی بشریت و اسلام را که با حضرت امیرالمومنین (ع)، آغاز گردیده بود، در خطبه روز غدیر، با معرفی امام عصر (عج الله‌تعالی فرجه الشریف) و مهدویت به پایان رسانید.

می‌توان عصاره و چکیده خطبه غدیریه پیامبر اکرم (ص) را چنین بیان کرد: غدیر، روز تجلّی توحید و نبوت حضرت محمدمصطفی (صلی الله علیه وآله طاهرین وسلم)؛ معرفی امامت و ولایت امام علی (سلام الله علیه) ذکر و معرفی اوصیای پس از ایشان و دوازده معصوم (سلام الله تعالی علیه). بویژه خاتم الائمه، قائم آل محمد، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، است؛ در این خطبه، دین اسلام، به سه مرحله اساسی، تقسیم گردید:

مرحله آغاز: «بعثت» پیامبر اعظم (ص)، مرحله کمال: ولایت حضرت علی (ع) شروع شد و تا ظهور حضرت حجت (عج) ادامه می‏‌یابد و مرحله پیروزی؛ با «ظهور امام عصر» آغاز شده و در دوران ایشان، حاکمیت جهانی اسلام، به سرانجام می‌رسد.

«حدیث غدیر» – من کنت مولاه فهذا علی مولاه – که به تواتر آن را اهل سنت و شیعه نقل کرده اند، به این نکته اشاره دارد که فلسفه ارسال رسل با اصل امامت تداوم می‌یابد. همواره باید در میان امت اسلامی کسی باشد که از سوی خدا راهنمایی بشر را بر عهده گرفته باشد و این امر چنان بزرگ است که عدم ابلاغ آن از سوی رسول اعظم الهی تمام تلاش‌های طاقت فرسای ۲۳ سال رسالتش را از بین می‌برد و لذا آن حضرت در جمع بزرگ کاروانیان حج مساله ولایت و امامت حضرت علی (سلام الله علیه) را ابلاغ می‌نماید و پس از آن آیه اکمال دین نازل می‌گردد.

رسول اکرم – صلی الله علیه و آله طاهرین وسلم – علاوه بر جایگاه تکوینی که، دارای شؤون متعددی بود می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. بیان احکام و دستورات الهی
۲. منصب قضا
۳. ریاست عامه مسلمین

شیعه معتقد است پس از پیامبر این شؤون به امام منتقل می‌گردد، تا فلسفه ارسال رسل با اصل امامت تداوم یابد. از این رو مساله امامت به ریاست عامه اکفتا نمی‌کند، بلکه به معنی مرجع دینی مطرح است.

در واقعه غدیر آن چیزی که مورد توجه قرار دارد ترکیب و امتزاج بین دین و سیاست است و پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله طاهرین) و امیرمومنان (سلام الله علیه) در واقعه غدیر دین را از سیاست جدا نکرد. غدیر سرتاسر سیاست دینی است، غدیر بطلان جدایی دین از سیاست است. غدیر نشان از آمیختگی حکومت و نظام اسلامی با سیاست است و کسانی که دین را از سیاست جدا می‌دانند پیام غدیر را درک نکرده‌اند. غدیر عامل وحدت جهان اسلام است و اگر شناخت کامل غدیر در جوامع اسلامی وجود داشت وضعیت امت اسلامی اینگونه نبود.

رهبری معظم در تبیین عظمت غدیر فرمودند: «بزرگترین مظهر دخالت مردم در امور حکومت، غدیر است. خودِ غدیر این را به ما آموخت و لذاست که عید غدیر، عید ولایت است، عید سیاست است، عید دخالت مردم در امر حکومت است، عید آحاد ملت و امّت اسلامى است. این عید، مخصوص شیعه هم نیست. جا دارد و حق آن است که همه امّت اسلامى، این روز را براى خودشان عید بدانند.

روش تضعیف دین برای از بین بردن حقوق پیامبران الهی خاص عصر رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – و حضرت امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – نبود بلکه همواره حاکمان مستبد و ستم پیشه با این روش به حکومت خود استمرار بخشیده اند.

شایان ذکر است حکومت اگر برپادارنده عدل نباشد، به‌تصریح امیرالمؤمنین از کفش کهنه و عطسه بز بی‌ارزش‌تر است. البته، حکومت عدل هم هدف غایی نیست؛ بلکه حکومت هم مقدمه‌ای است برای بسط و تعمیق معرفت‌الله که در ساحت اجتماعی با نشر افکار و توسعه معرفت و فرهنگ و پیشرفت ملازم است.

امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) در‌این‌باره می‌گوید: «تبع ایجاد عدالت، فرصت پیدا می‌شود برای اینکه هرکس هرچیزی دارد، بیاورد. وقتی آشفته است، نمی‌توانند. در یک محیط آشفته نمی‌شود که اهل عرفان عرفانشان را عرضه کنند، اهل فلسفه فلسفه‌شان و اهل فقه فقهشان را؛ اما وقتی حکومت، حکومت عدل الهی شد و عدالت را جاری کرد و نگذاشت فرصت‌طلب‌ها به مقاصد خودشان برسند، محیطی آرام پیدا می‌شود. در این محیط آرام، همه‌چیز پیدا می‌شود. بنابر‌این، «ما نُودِی بِشِی‌ء مِثْلَ ما نُودِیَ بِالوِلایَه» برای اینکه حکومت است». ولایت معزز فقیه ادامه غدیر است که امیدواریم امام زمان (عج) به زودی ظهور کرده و ولایت اصلی را بر عهده بگیرند وحکمت عدل جهانی خویش را برمامنت نهند.»

 

انتهای پیام/

منبع: yjc
وبسایت تحلیلی خبری زردیس





اخبار زردیس | جدیدترین اخبار ایران و جهان